× صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو ، یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو ، خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد ، تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو ، لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی ، تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو ، صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو ، یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو ، تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند ، تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو .

آدرس وبلاگ من

yasekabood.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/gozlarem yasharde

لیست دوستان

alireza

@riy@

???????

hamed

parviz

parham

amirehsan

yazdan

hamid

ali

ali

mehdi

javad.delara

sanaz

gozal ghezمشاهده تمام دوستان

× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

]خه سنگ هم دل داره

بيائيد باور كنيم سنگ را و دل سنگيش را

اون دلي كه از اين همه بدگويي سنگين شده و حتي حق دفاع كردن هم به خودش نمي ده دلي كه حق فرياد نداره ونبايد از اين بي عدالتي آزرده بشه

� تنها به اين جر م كه دل سنگ است �

تا حالا سعي كردين فرياد سنگ رو بشنوين يا لااقل سكوت پر مفهوم اونو درك كنين. مشكل ما اينه كه باواژه سكوت بيگانه هستيم. به ما فرياد رو آموختن به ما آموختن هر چي راه آبو ببنده لعن و نفرين كنيم،

و سنگ هم از اين قاعده مستثني نيست

بيائيم حتي براي يك بار هم كه شده به دل سنگين سنگ فكركنيم،ببينيم كه همون سنگي كه فقط لعن و نفرين مي شه چطور نقشهاي اصالت من و تو رو تو خرابه هاي تخت جمشيد تو قلب مهربونش حك كرده و سالهاي سال حفظ كرد .

به ما ياد دادن كه سنگ رو از عشق مبرا كنيم. از مهر تهي بدونيم ، سكوتش رو نشنويم ،رنگ تيره اش رو به مسخره بگيريم.

همينطور به ما يا دادنكه فقط شيشهاست كه مي تونه پاك باشه ، فقط شيشهاست كه دلش صافه ، فقط شيشه است كه ...

دريغ ار اينكه شيشه همزاد سنگ است،شيشه پاك است و بي رنگ تا رنگ تيره سنگ رو جلا بده ،شيشه مي شكنه تا درد شكستن سنگ رو به دوش بكشه و با ذره ذره وجودش، سكوت سهمگين سنگ رو فرياد مي كنه.

آري ما آموخته ايم و آسيب ديده همين آموخته ها

آهاي با شماهستم ،تو كه با ژست شاعرانه خود و با قضاوت شاعرانه ات .و حكم شعر مانندت اونو به شكستن متهم مي كني.چرانمي گي از سنگ به خاطر اينكه پناه شيشه شده بود و راه گناه آلودت را بسته بود،دلگير هستي ، چرا نمي گي كه از سنگ به خاطر اينكه راه دختر بچه معصوم همسايه رو به خانه ات سد كرده بود دلگير هستي.

چرا نمي گي كه سنگ رو نشانه خشم پسر بچه آدامس فروشي مي داني كه وقتي چشم به ديده ات انداخته.يتيمي ،فلاكت و بد بختي اونو با پوزخندي شاهانه پاسخ گفتي،

بگو كه از سختي سنگ بيزاري ،چون سنگي كه پسر بچه آدامس فروش در پاسخ به لبخند تمسخر آميزت به طرف اتومبيلت پرتاب كرد.

آره،سكوت سنگ رو بهونه اي براي تهمت زدن به اون قرار داديم و عقده هاي نشكفته قديمي رو پشت نگاه ملامت بار به دل صبور سنگ هديه مي كنيم، و به اون ميگيم بي وفا .

بيائيدباور كنيم كه سنگ هم با وفاست ، سنگ هم عاشق است، سنگ هم .

جمعه 25 آذر 1390 - 7:56:44 PM